فارس من| کمپینی معنادار با بیش از 142 هزار امضا/ بیغیرتی ملی سبب نفرت ملت میشود
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۱۹۸۱۲
خبرگزاری فارس، گروه هنر و رسانه: این روزها سامانه فارس من خبرگزاری فارس روزهای شلوغی را میگذارند،کمپینهای متعددی متمرکز بر برخورد قضایی با سلبریتیها، از چهرههای ورزشی گرفته تا هنرمندانی که در آتش اغتشاشات دمیدهاند شکل گرفته است. در این بین پر امضاترینشان معطوف به رفتار و رویکرد علی کریمی فوتبالیست سابق تیم ملی است که آتش بیار معرکه اغتشاشات شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*رمز اصلی فتنه نوظهور
حمله به ارکان و ارزشهای نظام اسلامی رمز اصلی دشمن در فتنه اخیر بود، هرچند دشمن در فتنهها کاری به جریان حق و باطل ندارد و تنها به دنبال سیاه نمایی و القای ناامیدی در جامعه است.
در اغتشاشات ماه جاری اغتشاشگران با آگاهی کامل از اینکه دیگر نه از رهبران فتنه گر شاخص، که بعضا واژه «یاران امام» را هم یدک میکشیدند (اما در واقع این هم نبودند) و نه از پشتیبانیهای مالی و مخابراتی وارداتی خبری نیست، بی درنگ وارد فاز تخریبی و کشته سازی و به شهادت رساندن مأموران و مردم کوچه و بازار شدند و هویت عناصر بیگانه در کشور به نمایش گذاشته شد.
*بازی در زمین دشمن
فقدان سران فتنهگر سیاسی موجب چرخش هدایت میدانی اغتشاشات از سیاستمداران به سلبریتیها و خصوصا ورزشکاران و هنروران شد. متأسفانه برخی هنرمندنماها یا سلبریتیها ناآگاهانه یا عامدانه در زمین دشمن بازی کردند و آتش بیار اغتشاشات و به نوعی بازیگردان دشمن زخم خورده انقلاب در ایجاد ناامنیهای اخیر بودند.
همان سلبریتیهایی که هر روز در شبکههای اجتماعی برای زمین و زمان نسخه میپیچیند و با واکنشهای عجولانه نسبت به اتفاقات کشور سعی در جذب فالوور دارند، در بسیاری موارد نشان دادهاند که فقط در فضای مجازی کنار مردم هستند و در فضای واقعی فرسنگها با آنان فاصله دارند.
همان سلبریتیهای بیتعهد و متظاهر که شاید برای کودک نیازمند در منطقه محروم، پست بگذارند، اما بچههای خودشان را در خارج از کشور به دنیا میآورند، شاید برای کودکان کار مطلب تأثر برانگیز منتشر کنند، اما نباید غذای گربه و حیوان خانگیاش دیر شود، شاید نشان دهند از گران شدن دلار و تاثیر آن بر زندگی مردم ناراحت هستند، اما دغدغه تامین دلار برای مخارج خانواده در خارج از کشور دارند.
هنرمندانی که بعضا نیز تا پیش از این حوادث چندان پایبندی به حجاب و رعایت شئونات شرعی نداشتند و حالا با بهانه گشت ارشاد همان لچک روی سرشان را نیز برداشتهاند.
*وقتی بیغیرتی ملی، آنها را از چشم ملت میاندازد
افرادی که فراتر از موارد مذکور فراموش کردهاند سرمایه اجتماعی و شهرت رسانهای آنها که بر پایه باور و اعتماد مردم به نظام و حاکمیت شکل گرفته است و در بستر رسانههای فرهنگی و میادین ورزشی مطرح شدهاند و این شهرت و محبوبیت متعلق به خودشان نیست و از آن ملت است و اگر این افراد بخواهند راه خود را از مردم جدا کنند، دیگر اصلا موضوعیت ندارند و ورزشکارانی هم که برمبنای غیرت ملی مردم محبوبیت یافتهاند، بیغیرتی ملی، آنها را از چشم ملت میاندازد.
بی غیرتی که بدنبال تجزیه طلبی و فروپاشی ملی است و در نزد مردم نفرت انگیز است. این افراد بقدری نادان هستند که نمیدانند اگر ایران یکپارچه و قوی نباشد آنها مجالی برای عرض اندام نخواهند داشت و زیر این پرچم سه زنگ است که به مقام و موقعیتی رسیدهاند.
*کمپینها معنا تولید میکنند
شکلگیری کمپینی با بیش از ۱۴۲هزار امضا در چنین زمان کوتاهی قاعده حاکم بر این معادله را روشن میکند. «مردم» تا زمانی از چهرهها حمایت میکنند که ترویج خشونت نکنند و تمامیت ارضی کشور را به خطر نیندازند.
«علی کریمی» یکی از همین چهرههاست. او که این روزها از سوی اغتشاشگران تشویق میشود با خط دادن به آنان تلویحا از کشتن مأموران امنیتی حمایت کرده است. کریمی گرچه مدعی شده است منافق و ضدانقلاب نیست اما در عمل مدیریت جریان اغتشاش و کمک به آنها را در دستور کار دارد.
انتشار محتواهایی با مضامین نفرتانگیز، تهییج کننده، مشوق حمله به مراکز امنیتی و مأموران انتظامی و دهها اقدام دیگر را میتوان ازجمله اقدامات این فوتبالیست سابق دانست.
اقداماتی که متأسفانه مورد حمایت و تأیید تلویحی برخی دیگر از اهالی ورزش نیز قرار گرفت. ورزشکارانی که بدنبال کوک کردن ساز دشمن عجولانه از تیم ملی خداحافظی کردند تا رسما اعلام کنند نظام فعلی را قبول ندارند.
در کنار چهرههای ورزشی و فرهنگی که فریب این توطئه را خوردند متأسفانه برخی ازچهرههای علمی و دانشگاهی نیز با شروع کلاسهای درسی به صف اغتشاشگران پیوستند و از نفوذ و نزدیکی خود با قشر دانشجو سوء استفاده کرده و با تعطیلی کلاسهای خود به تحریک آنها پرداختند.
واضح است که مطالبه عموم مردم برخورد قاطع با چهرههای هنری، فرهنگی، ورزشی و علمی است که هویت واقعیشان را آشکار ساختهاند، افرادی که با ازبین بردن امنیت ملی و همدستی با دشمنان قسم خورده این آب و خاک به کشور و مردم خسارات جبران ناپذیری را وارد نمودند.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: امنیت ملی هنرمندان سلبریتی ها بی غیرتی چهره ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۱۹۸۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
غیرتی که در خون غلتید
اردیبهشت که میآید با خودش عطر بهارنارنج میآورد و اقاقیا، تا کوچه و خیابان را پُر کند از عطر سحرانگیز بهار، اما از ساعت ۹ شب ۸ اردیبشهت سال گذشته دیگر گلهای اقاقیای خیابان عظیمیان سبزوار بوی خون میدهند، بوی خون غیرت که بر اثر اصابت ضربات چاقو از سینه حمیدرضا الداغی بر سنگفرش خیابان ریخت تا از دختری در برابر مزاحمت چند مرد جوان دفاع کند.
هنوز یک ساعتی به شروع مراسم بزرگداشت اولین سالگرد شهید غیرت، حمیدرضا الداغی مانده که به گلزار شهدای سبزوار میرسم. با خودم میگویم تا گلزار شلوغ نشده به مزار شهید الداغی بروم. فاتحهخوان از کنار مزار شهدا میگذرم و همزمان با مادر شهید الداغی سر مزار میرسم. قطرههای گرم اشکهای مادر شهید الداغی، روی سنگ قبر سرد پسرش میچکد.
دلتنگتم عزیز مادر...
پیرزن دیگری آن طرف نشسته و با سوز دل، پسرش را صدا میزند؛ حمیدرضا پسرم، دلتنگتم عزیز دل مادر. سیل اشک، دیگر نمیگذارد قربان صدقه پسرش برود. چند نفری سعی میکنند تا مادر شهید را آرام کنند، اما پیرزنی رنجور و نحیف همان طور که با انگشتان چروکیده و لاغرش تصویر شهید الداغی را نوازش میکند گویی با خودش زمزمه میکند: مادر که باشی دلت آتش میگیرد وقتی جگر گوشهات را زیر خروارها خاک میببینی. هنوز بعد گذشت ۴۰ سال، داغ شهیدم تازه است.
شهیدغیرت پسر همه مادران است
پیرزن، چادر را روی سرش مرتب میکند و در حالیکه سعی میکند با کمک عصا از جایش بلند شود، پوستری که تصویر شهید الداغی روی آن نقش بسته را با احتیاط روی سینهاش میگذارد. دست یخزده پیرزن را در میان دستانم میگیرم و میپرسم شما مادر شهید هستید، اما چرا به جای عکس پسر شهیدتان عکس شهید الداغی را در آغوش گرفتید؟ پیرزن در حالی که آرام آرام از مزار دور میشود میگوید: شهیدغیرت پسر همه مادران سبزوار است.
خیلی نمیگذرد که به یکباره گلزار پر میشود از جمعیتی که مقصدشان مزار شهید الداغی است. همزمان صدای نوحهسرایی مداح از بلندگوها میآید که میخواند: کوچه به حرف آمده، چند نفر یه یک نفر!
مرگش انتخاب بود، اتفاق نبود
وقتی مداح میخواند: مرگش انتخاب بود، اتفاق نبود، تکانهای شانههای مردانه چند جوان از میان جمعیت توجهم را جلب میکند.
نزدیکشان میشوم. کمی که آرام میگیرند با چشمانی اشکبار نگاهم میکنند و یکی از آنها پُربغض میگوید این که ببینی آن وقت شب در خیابانی خلوت ۲ پسر میخواهند ۲ دختر را با خودشان ببرند، بایستی و باغیرت از ناموس دفاع کنی، این که با خوردن اولین ضربه چاقو به قلبت پا پس نکشی، این که تا آخرین لحظه پای غیرتت بایستی، این واقعا انتخاب است نه اتفاق!
سوز نوحه مداح دوباره سیل اشک را به چشمان جوانها میآورد. پیرمردی با مهربانی دست بر روی شانه یکی از جوانان میگذارد و گوید: شما جوانید، دلتان پاک است. امن یجیب بخوانید خونهای شهدا پایمال نشود و اتفاقی که برای شهید الداِغی افتاد دوباره تکرار نشود.
الگوی سربداران
پیرمرد همچنان پدرانه سعی در آرام کردن جوانان دارد که خانمی محجبه نزدیکم میشود و بعد از اینکه مطمئن میشود خبرنگارم میگوید: شهید غیرت، کم حرفی نیست.
حفظ ناموس، حفظ امنیت خانواده، شهید الداغی جهانی شده، روحش شاد.
یک سال گذشت، اما یکسال با افتخار گذشت، با سربلندی سبزواریها گذشت که چنین جوانهایی را تقدیم کردند که برای ناموس شان بدون فکر کردن به مادیات و زندگی از جان میگذرند.
سبزوار شهر سربداران است سربداران جوانان ما را اینگونه بار آوردهاند. همه جوانها باید اینطور باشند و از غربگرایی دوری کنند. حجاب، حرمتِ حریم خانواده است. اگر آن دو دخترها حجابشان را رعایت میکردند، اگر آن موقع شب تنها بیرون نمیآمدند، اگر قانون خانواده را رعایت میکردند و اگر حرف بزرگتر خانواده را گوش میکردند آن اتفاق برای این شهید عزیز نمیافتاد. شهید الداغی جوان خوبی بود. ورزشکار و الگو بود و الگو ماند.
خیابان خلوتی که جهانی شد
میان شلوغی جمعیت، چشمم به مرد میان سالی میخورد که از جایش بلند میشود و صندلیاش را به خانمی با کودکی در آغوش میدهد.
وقتی از او میخواهم از شهید الداغی بگوید: خیره به تصویر شهید میگوید: شهید الداغی که رستگار شد، اما یک سال است که ما سبزواریها هر وقت به محل شهادت حمیدرضا الداغی، آن خیابان و آن پارک نزدیک میشویم غم سنگینی روی دل همه ما مینشیند.
خیابان عظیمیان و پارک بعثت که حالا به نام پارک شهید الداغی است یادآور رشادت جوانی است که با دست خالی برای دفاع از ناموس، مقابل دو نانجیب ایستاد و به نامردی شهید شد.
اما چه خوب فروشگاهی که به تازگی دوربین نصب کرده بود فیلم جنایت آن شب شوم را ضبط کرد تا حق شهید پایمال نشود؛ کار خدا بود که حماسه شهید در آن شب تعطیل و آن خیابان خلوت، جهانی شود.
شهید الداغی با نثار خونش حماسه آفرید همه شهیدان ما با نثار خونشان به ما زندگی دادند، اما شهید الداغی همه چیز به ما داد که رهبر معظم ما در وصفش میفرماید؛ دنیا را تکان داد.
همین حین مردی دیگری میگوید شهید الداغی نه شهید سبزوار که، شهید وطن است من و همسرم از رامسر برای سالگرد شهادت شهید حمیدرضا الداغی به سبزوار آمدیم تا تسلای دل مادرش باشیم که چنین پسر باغیرتی را تربیت کرد.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی